یازدهم سپتامبر، معماری و مسئله حقیقت

اگر هم‌صدا با هانا آرنت (۱۳۹۲: ۲۹۶) بپذیریم که رابطه ناسازگار حقیقت و سیاست تردیدناپذیر است، باید از نقش معماری در این رابطه پرسید.
 معماری نیوز ا معماری، به‌مثابه پایدارترین رسانه تأثیرگذار که همواره می‌تواند پیامی واحد را در ظاهر صادقانه و همواره یکسان منتقل کند، نمی‌تواند در این فرایند ایفای نقش نکند؛ آن‌هم زمانی که معماری خود بستر اتفاق و طرح پرسش است. مردمان پرسشگر در سراسر دنیا پرسش‌های متعددی در ذهن خواهند پروراند. باید پاسخی برایشان یافت. پاسخ نیز می‌تواند و باید از زبان معماری بیان شود.

از سوی دیگر، بیش از یک قرن است که نیویورک، نه‌فقط تبدیل به صحنه نمایش، بلکه به‌ نوعی برنامه چندرسانه‌ای بدل شده که تماشاگر آن کل جهان است. همین امر، طنین و عمق خاصی به بخش اعظم آنچه در این شهر انجام و ساخته شده، بخشیده است. بخش عمده ساخت‌وساز شهری نیویورک طی قرن گذشته را باید تحت عنوان ارتباط و کنش نمادین طبقه‌بندی کرد. به‌زعم مارشال برمن (۱۳۸۹: ۳۵۳) این توسعه صرفا جهت رفع نیازهای آنی اقتصادی و سیاسی طراحی و اجرا نشده است، بلکه هدفی دیگر و دست‌کم همان‌قدر مهم مدنظر بوده است: اثبات قدرت سازندگی آدمیان مدرن به‌ کل جهان و نشان‌دادن این امر که چگونه می‌توان زندگی مدرن را تصور و تجربه کرد؛ زندگی‌ای که نظام اقتصادی سرمایه‌داری و نظام سیاسی لیبرالیسم ترویج می‌کرد.

آسمان‌خراش‌های عظیم و چشمگیر منهتن، به‌ویژه برج‌های مرکز تجارت جهانی، به‌منزله تجلیات نمادین مدرنیته طراحی و ساخته شدند. بسیاری از خیابان‌های نیویورک ازجمله وال‌استریت، با گذشت زمان، وزن و منزلتی نمادین یافتند. در نتیجه تأثیر تراکم‌یافته همه این امور، فرد نیویورکی حس می‌کند در جنگلی بودلری، جنگلی از نمادها، زندگی می‌کند (همان‌جا).

اما در آستانه هزاره سوم و سده بیست‌ویکم که بسیاری از اندیشمندان آن را سده عطف در تمدن بشری می‌نامند، زمان تغییر پیام، تغییر معانی نمادین، هم‌زمان با برخاستن طنین‌های جدید فرارسیده است. برای انسان در مقام شهروند به‌مثابه موجودی کنشگر که اتفاقا در همین شهر مدرن چشم به جهان گشوده و از مانیفست مدرنیته آموخته است که «شک»، اصل اخلاقی و راه نجات و رهایی است، پرسش‌های متعدد از جایگاهش در نظام سیاسی -اقتصادی مدرن پاسخی قاطع می‌طلبد تا درد درونی‌اش تسکین یابد.

برج‌های تجارت جهانی دیگر پاسخ نیست، آرزو و آمال شهروند نیویورکی که خسته از آرمان‌های لوکوربوزیه است، محتوای دیگری می‌طلبد. جامعه پرسشگر آمریکا، پرسش‌های متعددی از ارمغان دنیای مدرن به‌ویژه در جای‌جای دنیا در ذهن دارد و پاسخی نمی‌یابد. اینکه دنیای مدرن توانسته باشد سعادت را برای همگان به ارمغان آورد، به‌دشواری پذیرفتنی است؛ به‌ویژه آنکه در دنیای شرق، شعارهای ضدآمریکا و سیاست‌هایش، هرچند از خلال سانسورهای خبری، به گوشش می‌رسد. ساختار قدرت، برای اقناع افکار عمومی پرسشگر به فکر می‌افتد. صرف‌نظر از سازوکار اجرا که در امر سیاسی قابل‌بررسی است، شعار «نیویورک مظلوم» می‌تواند تسکین‌بخش باشد. برج‌های نمادین تجارت جهانی باید جای خود را به پروژه نمادین دیگری بدهد که همواره پیام مظلومیت مردم آمریکا را مخابره کند. ساخت برج‌هایی بزرگ‌تر، مجهزتر و بلندتر نه‌تنها آرمانی نیست که ضدارزش محسوب می‌شود. پروژه جدید باید جای خالی برج‌های تجارت جهانی و نیز یاد و خاطره قربانیان حادثه را همواره یادآور شود تا قدری از انتقادهای فزاینده به اقتصاد و سیاست مدرن بکاهد.

شاید قرائت رسمی ارائه‌شده توسط دولت مرکزی ایالات‌متحده از واقعه ١١ سپتامبر، بالاخص با نحوه اجرای پروژه و عدم تطابق بسیاری از جنبه‌های آن با حقیقت، هرگز برای وجدان‌های آزاده و آگاه در آمریکا و جای‌جای جهان پذیرفتنی نشد، اما مظلومیت کشته‌های بی‌گناه در آن واقعه، امری انکارناپذیر است و زنده‌‌نگه‌داشتن یاد و نام آنها امری انسانی می‌نماید. ازاین‌رو، کانسپت اصلی طرح جایگزین بر همین اساس بنیان گذاشته شد. در طرح جایگزین، نام همه افرادی که در آن واقعه جان خود را از دست دادند، به‌نحوی هنرمندانه بر دیوارها حک شده است تا ابراز هم‌دردی با خانواده آنان دستمایه فراموشی حقیقت ماجرا شود.

برج‌های تجارت جهانی، دیگر واجد معنای نمادین پیشرفت و سعادت انسان نبودند بلکه آرام‌آرام، با سربرآوردن ناراستی‌های زندگی مدرن، موجب برانگیخته‌شدن خشم توده‌های آگاه مردم آمریکا و ملت‌هایی می‌شدند که نسبت به مدرنیته بدگمان بودند. بدگمانی آنان نباید ادامه می‌یافت. معماری نقش تاریخی خود را به‌مثابه رسانه‌ای جاویدان در دست خواست قدرت بار دیگر ایفا کرد.

اما پرسش اساسی، نه از واقعیت ماجرای ١١ سپتامبر، نه از حقیقت آن و نه از سیاست‌های دولت مرکزی ایالات‌متحده که از نقش حقیقی و رسالت معماری است. در دنیای مجازی پیش‌رو، معماری نماد و نشانه کدام حقیقت است؟ رسالت راستین معماری چیست و چه زمانی معماری از قیدوبندهای نهاد قدرت رها خواهد شد و آن را به انجام خواهد رساند؟

طراحی پارامتریک چیست؟

طراحی پارامتریک چیست؟

معماری پارامتریک یا به بیان بهتر روش طراحی مقداری یکی از جریان های آوانگارد معماریه که از حدود 10 سال پیش شروع به رشد کرده و در سطح بین المللی پایان نامه های زیادی روی اون کار شده و افرادی مثل پاتریک شوماخر شریک زاها حدید به تئوری پردازی درباره اون پرداختن.

این روش در طراحی وابسته به نرم افزار های کامپیوتری است و رشد خودشو مدیون همین نرم افزار هاست. اگر بخوایم تعریفی از این روش داشته باشیم می تونیم بگیم که روش پارامتریک سعی می کنه به کمک سیستم های کامپوتری و ماتریس ها و روش های ریاضی، روند پیچیده فکرکردن که به صورت ناخودآگاه انجام میشه رو خودآگاه کنه.معماری پارامتریک در حیطه های خاصی کاربرد داره و قرار نیست همه پروژه ها مثل کار های حدید یا گری بشه که کمی در اصالت پارامتریک اونا شک وجود داره. ریاضی همیشه بخشی از معماری بوده ( اگر هندسه رو زیر شاخه معماری بدونیم) و این دانش روز به روز پیشرفت کرده و از جنبه های مختلف به معماری کمک کرده از سازه تا برنامه ریزی و یا فرم یابی.

معماری پارامتریک در سالهای آغازین زندگی و تولد خودشه و در حال شکل گیریه. مثل یک کودک میاز به تربیت داره. پارامتریسزم تنها یک ابزاره برای کمک به معماری و این با ماست که چه کمکی از اون بخوایم. لازمه که معماران پیش از اونکه این جنبش از طراف سایر علوم به اونا تحمیل بشه و یا تبدیل به یک مد بشه اونو بشناسن. روش کار کنن و به اون جهت بدن تا نقش مناسبی پیدا کنه.

روش نرم افزار های پرامتریک

از جمله نرم افزار هایی که قابلیت در یافت پرامتر دارند revit ,grasshoperهستند.البته گرفتن خروجی هایی مثل

grasshoperاز رویت کار سختیه .گرس هاپر مثل یک سینتی سایزر در موسیقی عمل میکنه...ورودی داده میشه شما پارامتر هایی رو که توابع ریاضی هستند تعریف می کنیدو خروجی متفاوت از ورودی به دست میاد.

اگر خطوط ریز پشت دستتان را نگاه کنید متوجه مفهوم پارامتریک در طبیعت میشید.موج های دریا ،ترک های صخره های سنگی ،پوسته درختان کهن هم به این نظم اشاره دارند.


نمونه هایی از طراحی پارامتریک

 

 

 

هنر، معمای و قرآن

نوشته: الگ گرابار ( استاد دانشگاه هاروارد)

در این مقاله ابتدا به بررسی اشارات مستقیم و غیرمستقیم آیات قآن به هنر و معماری پرداخته شده است.سپس موضوع تأثیر و کاربرد قرآن در نر و معماری تجزیه و تحلیل می شود و در این باره به برخی از آرایه ها، بناها و مشخصات آن اشاره می شود.

files/47/1(1).pdf

نقش خدامحوری در معماری مسلمانان

در این مقاله به این شاخص از معماری مسلمین توجه شده است، که معماران سعی نموده اند تا با بهره گیری از شعار اصلی توحید(لااله الاالله) همه محورها و اجزای بنا را متوجه محور اصلی و توجه به او نمایند؛ و غیر او را به ورطه فراموشی بسپارند....( فایل مقاله از لینک زیر قابل دریافت می باشد.)

files/47/.pdf