Bobigny Complex School

همراهی مسئولان و معماران ایرانی و عرب برای مصادره فرهنگ و معماری ایران

کشور چندهزار ساله ایران با ملتی که خود نخستین بنیان گذاران تمدن بشری بودند به چه خفتی دچار شده است که باید کل سابقه خود را وانهد و منتظر بماند که چند مقلد بی دانش تازه به دوران رسیده که قدرت درک داشته های عیان این سرزمین را ندارند برایش هویت و فرهنگ تعریف کنند!
همراهی مسئولان و معماران ایرانی و عرب برای مصادره فرهنگ و معماری ایران


اختصاصی معماری نیوز:
  بیش از سه دهه است که با وجود اختصاص بودجه های کلان برای اصلاح مفاد درسی دانشکده های معماری و انجام تحقیق و مطالعه و ایجاد مراکز و قطب های پژوهشی برای تعریف معماری ایرانی – اسلامی کمترین دست آوردی عاید نشده است.

نگاهی به مطالعات و نوشتارهای استادانی که سالهاست ادعای پژوهش در زمینه معماری اسلامی را دارند نشان می دهد که به دلیل عدم تبعیت از روش های علمی مطالعاتی و تحقیقاتی ، عدم گردآوری صحيح اطلاعات ؛ عدم همکاری پژوهشگران معماری با سایر محققان در زمینه های جامعه شناسی ، مطالعات فرهنگی ، باستان شناسی ، روان شناسی ، عرفان و فلسفه و بسنده کردن به مطالعات تاریخ گذشته کتابخانه ای و حتی داده های بی ارزش دانشجویی بیشتر چیزی شبیه مداحی و روضه خوانی در خصوص معماری اسلامی تحویل داده است که به هیچ کار معماری امروز ما نمی آید چون سراسر یا مدح و ثنای غیر علمی و احساساتی است یا سوز و گداز در سوگ از دست رفتن آن معماری ها و کمترین راهنما یا چهارچوبی برای استفاده از آن معماری های عظیم الشان ارائه نمی دهد !

شاهد ناکارآمد بودن این مطالعات چندین ساله همان بس که خود معمارانی که در این خصوص تحقیق کرده اند به جز کپی برداری و تکرار همان معماری های سنتی و ناهماهنگ با زندگی امروز حتی یک خط که معرف معماری اسلامی درخور زمانه کشور ما باشد نمی توانند بکشند !

نمونه ای از بازتاب بی اطلاعی و ناآگاهی مدعیان احیای معماری بومی و اسلامی کشور را می توان در داوری مسابقه ای که اخیراً برای فاز دوم برج میلاد برگزار شد مشاهده کرد که چگونه آنهایی که سالهاست به خرج مردم این کشور پست و منصب و دستمزد بالا برای احیای معماری اسلامی گرفته اند به طرحی از اقمار شرکت انگلیسی زاها حدید رای دادند که به رغم هزینه سرسام آور اجرا چیزی جز آشفتگی و دهن کجی به معماری بومی و اسلامی نمی تواند باشد !



طرح برنده برای فاز دوم برج میلاد

اینگونه برخوردها و ناکامی ها موجب شده است که نسل جدید معماران ایران با وجود نسخه های بسیار موفق معماری ایرانی که پیش از این فراگیر شده بودند یکسر روی به پیروی از رویکردهای مجله ای غربی و فرم های بی مفهوم آورند و هرقدر مسئولین بلند پایه نظام بیشتر تأکید بر معماری ایرانی – اسلامی کنند آنها بیشتر برای فرار از آن بکوشند !



طرح بنایی اسلامی در همدان / با نگاه به این پروژه آیا تصور می کنید که به قلم یکی از معروفترین مدعیان معماری اسلامی طرح شده باشد یا کاریکاتوریستی که قصد هجو معماری اسلامی را داشته است ؟!

و عجیب تر آنکه مسئولین شهری و وزارتخانه ها و نهادهای نظامی دست اندرکار ساخت و ساز نیز منفعت و رونق اقتصادی خود را در همین معماری های کژو کوژ و غرب زده یافته و آشکارا در اشاعه آن می کوشند !

شهرداری تهران و به تبع آن شهرداری های دیگر شهرها به سرعت در حال نابودی بافت ها و بناهای قدیمی تحت عنوان بافت فرسوده و جایگزین نمودن آنها با پاساژهای شیشه ای و فلزی و برج های بلند تجاری فارغ از کمترین توجهی به بافت و بستر و فرهنگ و اقلیم منطقه هستند. حتی در دست آوردهای شرکت توسعه فضاهای فرهنگی وابسته به شهرداری تهران نیز کمتر رنگ و بویی از فرهنگ ایران دیده می شود و عمده بناهایی که شهردار تهران به آنها افتخار می کند با تقلیدی کاریکاتوروار از آثار و تفکرات غربی طرح شده اند .


مسجد جمیرا در دوبی / حتی بی هویت ترین شهر جهان نیز معماری مسجد را اینگونه بر اساس شاخصه های معماری ایران می پسندد




طرح یک بنای درهمریخته عمومی در میدان هفت تیر تهران

هرقدر مسئولان حکومتی بیشتر بر هویت بخشی شهر تأکید می کنند تعداد آثار بی هویت و فرم های درهمریخته حتی در خصوص معماری های مذهبی بیشتر می شود!

آنچنانکه گویا شهرداری قصد فریب کودکان را دارد کل اقدام آن در جهت معماری اسلامی نقاشی کشیدن بر در و دیوار و اخیرا به طرز مضحکی بافت آجر کشیدن بر جداره های سیمانی است !

بیش از سه سال این نگارنده با پیشنهاد احیای هویت در منطقه ۱۲ تهران طرح های بسیاری را برای میدان ها و گذرها و تقاطع ها بر اساس شاخصه های فرهنگ ایرانی – اسلامی ارائه نمود.
با اغلب آنها در حد طرح موافقت شد اما به بهانه عدم تأمین اعتبار هیچکدام اجرا نشد و به جای آنها در جای جای شهر دیده می شود که مجسمه هایی از اسب و بز و طوطی و فرفره و قرقره با هزینه های بسیار سنگین و غیر ضروری اجرا می شود (شهرداری تهران که از فرسایش و نابودی دامنه های البرز چشم پوشی نکرد دستکم می توانست برای ایجاد صخره های مصنوعی که در جای جای شهر به عنوان تزیین ایجاد می کند از همان صخره ها استفاده کند و هزینه مجدد چند میلیاردی به گرده شهروندان تهرانی تحمیل نکند ) که در کنار معماری های درهم ریخته و بی اصل و نسب کم کم شهر را تبدیل به یک سیرک بزرگ می کند !


نمونه ای از طرح های نگارنده به منظور هویت بخشی به منطقه 12 تهران که اجرا نشد


در هر کجای جهان اگر دولت یا شهرداری بخواهد رویکردی را در خصوص شهرسازی و معماری پیاده کند بی تردید آن را در سطح ساختمان های عمومی و ملی و دولتی و فرهنگی اجرا می نماید.

جای تعجب است که شهرداری تهران و حتی دولت در خصوص سفارتخانه های ایران و نهادهای نظامی دست اندر کار ساخت و ساز نه تنها کمترین اعتنایی به تبلور فرهنگ و معماری اسلامی در چنین ساختمان هایی ندارند بلکه برعکس از طرح های هرچه عجیب تر و نامتعارف تر استقبال می کنند (برای نمونه مراجعه کنید به طرح های عظیم و متعدد در دست اجرا در منطقه ۲۲ شهرداری تهران ) و آنگاه با تجاوز به حقوق شهروندی درصددند شهروندان را ملزم به رعایت پیاده سازی فرم هایی قالبی در نمای مسکونی کنند یا به نام اسلامی سازی مانع از طرح آشپزخانه باز یا نورگیرهای استاندارد در طرح های شخصی مسکونی شوند !!!

بسیاری از معماران نیز با استقبال از رویکردهای اخیر شهرداری تهران همگام با مسئولین در حال از ریشه برکندن هویت و بافت شهر تهران هستند.

در کناره بزرگراه ها و خیابان هایی چون ولیعصر شاهدیم بعد از آن همه اعتراضات به قطع درختان به راحتی پیمانکاران مشغول قطع درختان و برپایی برج های تجاری عظیمی هستند که به راستی دلیل وجودی آنها در این اقتصاد ناکارآمد و تحریم شده ایران و بدون توجه به معضل ترافیکی و آلودگی دهشتناکی که پدید می آورند معلوم نیست.

ساختمان های تجاری عظیمی که فرای طرح تفصیلی برای جلب توجه هرچه بیشتر در نامتعارف بودن و درهمریختگی شکلی از یکدیگر سبقت می گیرند .

با اینگونه ساخت و سازها موجی از اغتشاش و دیلمی برای از ریشه کندن هویت شهرهای ایران در راه است که هم اکنون آثار آن را در شهرهای دیگری چون تبریز ، کرمان ، مشهد و شیراز نیز شاهدیم.

شاید عوام با دیدن چند ساختمان عجیب و غیرمنتظره فریب ادعای توسعه و پیشرفت را بخورند تا پول های خود را به جیب شهرداری ها و شرکای نوکیسه حقیقی و حقوقی آن ها سرازیر کنند، اما چگونه ممکن است فرهیختگان جامعه در برابر چنین نمایشی سکوت کنند و ساده لوحانه در دفاع از آن لزوم پیشرفت و هماهنگی با دست آوردهای نوین جهانی را بهانه کنند ؟

معمارانی که خود را به آب و آتش می زنند تا ساختمان ها و برج های کج و نامتعارف را با هزینه های سنگین به مردم تحمیل کنند ادعا می کنند که این کار را در تبعیت از کشورهای جهان اول انجام می دهند و برافراشتن چنین بناهایی خود نماد پیشرفت کشور است.

چنین معمارانی یا مزورانه برای حفظ منافع خود اقدام می کنند یا به راستی چیزی جز پروژه های بسیار خاص و معدود که در مجلات معماری و سایت های اینترنتی درج می شود از غرب نمی دانند و با یک آمد و رفت به سرزمین تازه تاسیس دوبی فکر کرده اند که همه جهان اینچنین تبدیل به کارگاه ساختمانی برای زیر و رو کردن گذشته شده است و ما جا مانده ایم !

اما در حقیقت به هیچ عنوان چنین نیست. متراژ مجوزهای ساخت و ساز در تهران در یک سال به تنهایی با مجوزهای صادرشده در کل کشورهای اروپایی برابری می کند!

قوانین شهرداری در کشورهایی که آنها را جهان اول می دانیم دارای ساختاری محکم و طولانی مدت است نه آنکه چون شهرداری تهران تابع امیال شخصی شهردار باشد یا پیرو بخش نامه های منفعت طلبانه شهردارهای نواحی هر سال و در هر ناحیه متغیر شود.

شهرداری های کشورهای پیشرفته هرگز اجازه نمی دهند با ساخت و سازهای جدید کمترین خدشه ای به هویت شهر ، میراث فرهنگی و بافت و خط آسمان آن وارد شود.

در تمام کشورهای پیشرفته حتی ایالات متحده نوظهور حفظ و تداوم میراث فرهنگی و الگوبرداری از سنت و معماری های گذشته در اولویت قرار دارد به طوریکه اغلب ساختمان های دولتی ، مذهبی ، فرهنگی و حتی خانه های متمولین و سیاستمداران و هنرمندان به سبک های نئوکلاسیک اجرا می شود .

اگر هم ساختمان هایی با آخرین تکنولوژی و در سبک های نوین و صنعتی برپا شوند هیچ جای ملامت نیست چون به راستی آنها محصول تفکر و فن آوری همان کشور و در ادامه منطقی رشد و تغییر فرهنگی همان سرزمین هستند.

اما به راستی در کشوری مانند ایران که مردمش روز به روز فقیر تر می شوند، تکنولوژی بتن آن از ۴۰ سال پیش خود هم عقب مانده تر است و نهایت فن آوری ساختمان آن را باید در برج هزاره ای دید که سالهاست اجرای آن به طول کشیده است اینکه یک کشور خارجی بیاید چیزی را با هزینه چند برابر برپا کند نماینده چه پیشرفت و توسعه ای است ؟!

واردات تحمیلی سبک هایی با مبدأ غربی و کپی برداری از تفکرات فلاسفه غربی یا تصاویر اصلاح شده در مجلات به راستی چه افتخاری برای مردم و معماران ایرانی دارد ؟

آیا فروگذاشتن معماری های والا ، پر معنا و انسانی خودی و کپی برداری سطحی و ظاهری از فرم معماری های بیگانه و سپس اجرای آن با فن آوری پست و تاریخ گذشته به هزینه های سرسام آور پیشرفت و توسعه است ؟!

تفاوت جهان اول با جهان سوم در بود یا نبود ساختمان های بزرگ فلزی و شیشه ای نیست بلکه در بنیان تفکر ایشان است : جهان اولی به تولید چه در زمینه اندیشه و چه در زمینه فن آوری می پردازد و عمیقا به داشته ها و تاریخ خود افتخار می کند و با آن زندگی می کند اما جهان سومی اندیشه و مطالعه را تعطیل می کند ؛ فکر می کند مدرن بودن یعنی اصل و نصب خود را دور ریختن ، منتظر می ماند که مستشرقین بیایند و داشته های او را تعریف کنند و محصولات خود را به او بفروشند ، بعد افتخار می کند که آنها را ناشیانه به کار گیرد یا برای وارداتشان هزینه کند و با غرور سوار خودروی غربی شود یا واحدی در ساختمانی کج و معوج یا با نمای رومی داشته باشد که با وجود بی بهرگی از کیفیت مناسب فضایی صرفا متفاوت و نامتعارف است !

در حالیکه تمام کشورهای جهان می کوشند برای نمایش پیشینه و اصالت خود قدیمیترین و اصیل ترین شاخصه معماری خود را به عنوان نماد ملی به جهانیان معرفی کنند ، شهرداری تهران تمام تلاش خود را می کند تا برج آزادی را که به زیبایی تمام نمادی از شاخصه ها و سبک های مختلف معماری ایران است و درسطح جهانی شناخته شده است با یک برج مخابراتی نوظهور که مشابه آن در نیمی از کشورهای جهان یافت می شود به طراحی و اجرای کانادایی ها جایگزین کند !

در حالیکه همسایگان تورک و عرب پنجه های خود را برای تسخیر شاعران و دانشمندان ما تیز کرده اند افتخار ما می شود آنکه نام این همه مشاهیر ایرانی را وانهیم و شرکت انگلیسی اتکینز بیاید برای ما مرکز تجاری ابن بطوطه پارس بسازد !

حتی کشورهای تازه به دوران رسیده و لاییک هم به خود اجازه نمی دهند که در طرح بناهای مذهبی دست اندازی کنند یا نمادهای شناخته شده مسجد را از جای برکنند، اما در اینجا شاهدیم شهرداری به نام مسجدسازی به حریم درجه یک اثر ثبت شده تاتر شهر تجاوز می کند و فریضه نماز را به زمین متعلق به این مجموعه می کشاند و سپس با ایده ای یک شبه از خود مسجد هم هویت زدایی می کند !



مجموع دو بنای تئاتر شهر و مسجد ولیعصر ترکیب عجیبی است که تفکر را برمی انگیزد : اولی متعلق به دورانی که حکومت ادعای مدرنیزه کردن ایران را داشت با کاربری کاملن مدرن دارای معماری کاملن ایرانی – اسلامی است و دومی در زمان مدعیان معماری اسلامی با کاربری کاملن مذهبی حاصل رویکردهای کاملن غربی است !

ادامه مطلب: همراهی مسئولان و معماران ایرانی و عرب برای مصادره فرهنگ و معماری ایران

جایزه معماری پریتزکر ۲۰۱۴ به شیگروبان رسید ؛ تقدیری بر پایه بیست سال خلاقیت و نو آوریهای بی وقفه او

شیگرو بان، معمار ژاپنی، که به خاطر طرح های بسیار مدرن و در عین حال بشردوستانه خود مشهور است، جایزه معماری پریتزکر سال ۲۰۱۴ را از آن خود کرد.

وی با استناد به رویکرد نوآورانه به ساختار مواد و همچنین با تعهد به طراحی دلسوزانه , داوران معمار ژاپنی شیگروبان را به عنوان برنده ۲۰۱۴ جایزه پریتزکر انتخاب کردند.

او به تازگی شهرت خود را برای معماری کم هزینه، با کیفیت بالای طراحی به کسانی که بیشترین نیاز را دارند, مانند پناهندگان و قربانیان بلایای طبیعی به دست آورد.

پریتزکر معتبر ترین جایزه در رشته معماری به حساب می آید. در پنج سال اخیر، این سومین بار است که یک معمار ژاپنی برنده این جایزه صد هزار دلاری می شود.

پاویون ژاپن در اکسپو 2000 هانوفر

مرکز میراث جهانی کوه فیجی

كليساي جامع موقت

خانه ی هلالی

مرکز پومپیدو-متز

پاویون هرمس

کلیسای کاغذی

خانه موقت

 

مرکز لویی ویتون از فرانک گری ؛ آخرین اثر گری به روایت تصاویر دانیکا کاز

معمار عکاس، دانیکا او کاز، تصاویری از پروژه ی تازه به اتمام رسیده ی بنیاد لویی ویتون از فرانک گری را به اشتراک گذاشته است. این طرح که توسط منتقد لس آنجلس تایمز، کریستوفر هاتورن، " پیروزی اواخر حرفه " نام گرفته است؛ ساختار شیشه ای خاصی ست که در لبه ی باغ آب پاریسی در جاردین داکلیماتاسیون قرار گرفته است.

فایده مندی، منطق و هیجانات منطقی ... اولین گمشده این معماری است.

وقتی آینده شهرم را به تاراج می گذارند...!

محسن عابدینی‌پور، شهردار سابق قم و عضو فعلی شورای اسلامی شهر قم، در سخنانی صریح و شفاف، مدعی شد که شهرداری قم شهر فروشی می‌کند.

به گزارش ایلنا، وی به مصوبه اخیر شورای شهر قم اشاره کرد که بر اساس آن شهرداری قم ۱۰۰ میلیارد تومان وام را با سود و تنزیل ۴۵ درصد از «شرکت کار اندیشان کوثر کیش» دریافت خواهد کرد.

وی همچنین مدعی شد شهرداری قم مصوبه‌ای را گرفت تا چک‌هایی که مردم به شهرداری سپردند را، با تنزیل به بانک‌ها بفروشد؛ یعنی ۳۰درصد زیر قیمت واقعی به بانک‌ها بدهد، تا بانک‌ها خودشان بروند آن چک‌ها را وصول کنند. در کنار این کار، آمده و مثلا به سازمان توسعه و عمران شهری گفته که بابت درآمد سال ۹۳ سازمان، ۲۰ درصد در آمد را به شهرداری مرکز بدهید؛ آن مؤسسه و سازمان هم گفته ما درآمدی نداشتیم و هنوز درآمدی کسب نکرده‌ایم که چیزی بدهیم؛ دوباره شهرداری گفته که حال که پول ندارید، چک بدهید؛ آن چک را هم گرفته و بعد برده به بانک‌ها با ۳۰درصدزیر قیمت فروخته است! شهرداری قم ۱۸ میلیارد تومان چک را گرفته و آن را به قیمت ۱۱ میلیارد تومان به بانک‌هایی که خواسته فروخته است؛ این کار‌ها همه‌اش هم اشکال شرعی دارد، هم آینده فروختن شهر است؛ آینده فروختن اعتبار سازمان‌های شهرداری است؛ آینده فروختن اعتبار شهرداری است.

محمد دلبری شهردار فعلی قم از افرادی که در همایش ما نگرانیم در قم، همراه با اعضای جبهه پایداری شرکت کرد و از آن زمان در بین اصحاب رسانه به شهردار نگران معروف شد، اما عملکرد این شهردار اهل سبزوار، نگرانی دلسوزان قم را درپی داشته است.

*تنزیل ۱۰۰میلیارد تومانی شهرداری قم از شرکت خاص

محسن عابدینی‌پور در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا در قم، اظهار داشت: در حالی که در قانون بودجه سال ۹۰، ۹۱، ۹۲ و ۹۳ کشور، اختیار فروش اوراق مشارکت را داشتیم، به نحوی که ۵۰ درصد اصل، سود و فرع آن در تعهد دولت باشد و این بودجه خرج پروژه‌های ترافیکی از جمله مترو و منوریل شود. وی مدعی شد: اما متأسفانه شهرداری قم در سه سال گذشته هیچ بودجه‌ای را از این طریق به دست نیاورد؛ این درحالی است که شهرداری قم از آن طرف، برای به دست آوردن بودجه، دست به دامن یک سری از شرکت‌ها و مؤسسات متفرقه شده است؛ آن هم با بهره‌ها و سود بسیار زیاد؛ از بانک مهر و بانک شهر و از مؤسسات دیگر هم جدیدا گرفته می‌شود؛ جدیدا هم «شرکت کار اندیشان کوثر کیش»؛ آن هم با ۴۵ درصد تنزیل که با احتصاب تبصره تخفیف خرید نقدی به نوعی به ۶۰ درصد تنزیل می‌رسد؛ که به زبان انگلیسی به آن اسکونت گفته می‌شود.

وی مدعی شد: تعجب می‌کنم که شهرداری قم، در مقابل اعطای این ۱۰۰میلیارد تومان از سوی شرکت مذکور، به این مؤسسه تعهد داده که ۱۴۵ میلیارد تومان تراکم شهری قم را بفروشد؛ آن هم تراکمی که مشخص نیست! و می‌تواند هر نقطه شهر باشد؛ در واقع ۱۴۵ میلیارد تومان تراکم شهری بدهیم و ۱۰۰ میلیارد تومان پول بگیریم و ظرف یک سال هم تعهد شهرداری باید عملی شود. که اگر تخفیف خرید نقدی آن را نیز لحاظ کنیم، ۱۶۰ میلیارد تومان می‌شود، آن هم با کارگذاری خود شهرداری قم جهت بازفروش آن به مردم، که این به هیچ عنوان به صرفه و صلاح مردم این شهر بوده و نیست، ضمن اینکه شبهه شرعی و قانونی بودن نیز به آن وارد است.

*چرا شورای شهر اصولگرا به تنزیل تا ۶۰درصدی رضایت می‌دهد؟

عضو شورای اسلامی شهر قم، مدعی شد: من بسیار تعجب می‌کنم؛ نه از اصل این موضوع تنزیل کردن شهرداری قم از شرکت مذکور؛ حالا این اتفاق، یک اتفاق و پدیده است که دارد می‌افتد؛ تعجب من از آن طرف است که در یک شهری که به عنوان یک شهر مذهبی شناخته می‌شود؛ در شهری که شهردار و دیگر مسئولان شهری از آن به عنوان جهان شهر شیعی تبلیغ می‌کنند؛ در این شهر که حوزه علمیه در آن مستقر است؛ و بعد در شورای شهر قم که گروه اصولگرایان حاکم هستند، چطور ما می‌آییم و تن به یک تنزیل ۶۰ درصدی می‌دهیم؟ واقعا ربا حلال است؟ اگر حرام است که با ۶۰ درصد تنزیل، آینده مردم قم را فروختن چه معنا و مفهومی دارد؟

*می خواهند آینده مردم قم را بفروشند

عابدینی‌پور مدعی شد: کنار همین تنزیل، ما قانون فروش اوراق مشارکت را داریم، با تعهد بازپس دادن تنها ۵۰ درصد اصل و فرع و سود، آن هم بعد از ۵ سال و بقیه هم که به عهده دولت است؛ چطور در این خصوص یک نفر هم از این آقایان سراغش نمی‌رود؟ یک نفر نیست به آقای شهردار بگوید، از طریق همین فروش اوراق مشارکت می‌توانیم تا ۱۸۰۰ میلیارد تومان اعتبار بگیریم، اما چرا نمی‌رود آن را بگیرد؟ از این طرف می‌روند هر روز یک شرکت یا یک مؤسسه متفرقه را می‌آورند؛ هر روز یک مؤسسه‌ای را می‌آورند؛ یک شرکت صوری و یا خصوصی را می‌آورند و با قیمت‌ها و سودهای بسیار زیاد و گران می‌خواهند وام بگیرند؛ می‌خواهند پول بگیرند و آینده مردم قم را بفروشند.

*شهرداری قم تعهد تراکم مجهول داده است/چطور در قم که پایگاه جهان تشیع است این اتفاقات شکل می‌گیرد؟

وی با بیان اینکه تعهد شهرداری قم به شرکت کاراندیشان کوثر کیش برای اعطای ۱۰۰ میلیارد تومان پول، دادن ۱۴۵ میلیارد تومان تراکم شهری پس از یکسال که با تخفیف نقدی آن به ۱۶۰ میلیارد تومان می‌رسد و آن هم تراکم بدون موقعیت و مجهول است، مدعی شد: اصلا تراکم فروختن، بدون موقعیت و بدون تعیین مکان و در واقع، یک موقعیت تراکم فضایی را فروختن، آن هم خودش اشکال شرعی دارد؛ معامله فضایی بدون مشخص شدن اصل جنسی که قرار است خرید و فروش شود و معامله‌ای که جنس آن مجهول است، خودش مشکل شرعی دارد. سؤال این است که چطور در شهری که پایگاه جهان تشیع است، در شهری که حوزه علمیه وجود دارد، چنین اتفاقاتی شکل می‌گیرد؟ در شورای شهر فعلی قم هم دو روحانی داریم که یکی از آن‌ها هم رئیس شوراست؛ رئیس شورای شهر قم که خودش یک روحانی است، می‌آید و به نوعی تن می‌دهد به اینکه ما بیاییم زیر بار این تنزیل تا ۶۰ درصدی، ۴۰ درصدی، یا حالا حداقل آن ۳۰ درصدی برویم.

شهردار سابق قم یادآور شد: کنار این کار‌ها، ما منابع دیگری داریم که می‌توانیم از طریق آن‌ها سرمایه مورد نیاز را جذب کنیم؛ زمانی که خودم شهردار قم بودم، ما از بانک توسعه اسلامی برای فاضلاب قم، ۷۰ میلیون یورو وام گرفتیم، آن هم با سود ۲ الی ۳ درصد، که بیشتر آن هم در منطقه ۲ فاضلاب دارد و همین الان هم هنوز اجرا می‌شود؛ جمع هزینه سود آن ۷۰ میلیون یورو وامی که ما برای این کار گرفتیم، به ۳ درصد نرسید. همچنین از بانک جهانی هم در بسیاری از تأسیساتمان وام گرفتیم؛ برای انتقال آب از کرج به تهران وام گرفتیم؛ با سود ۴ الی ۶ درصد از بانک جهانی؛ بعد حالا این طرف، خود بانک شهر را شهرداری قم تأسیس کرده، عضو هیئت مدیره و سهام دار اصلی آن هم هست.

خب سؤال این است که شهردار محترم قم جناب دلبری، چرا به جای تنزیل ۴۵ درصد کوثر، از بانک شهر وام نمی‌گیرد؟ غیر از آن، صندوق توسعه ملی، قرار شده که به کارهای زیربنایی و بخش خصوصی و از جمله شهرداری‌ها وام دهد؛ خب ما چرا نباید برویم از صندوق توسعه ملی استفاده کنیم و یک قدم هم حتی در این زمینه بر نداریم؟ یک صندوق دیگری داشتیم به نام صندوق توسعه حرمین که اصلا قم یکی از مؤسسین آن بود؛ قم آمد و آن را علم کرد؛ از قم شروع شد و شد شامل حرم قم، حرم مشهد، حرم شاه عبدالعظیم و حرم شاهچراغ؛ از آن صندوق هم در ا ین چند ساله ما یک ریالی نتوانستیم بگیریم. یعنی ما از سایر منابع هیچ استفاده‌ای نکردیم. حتی فاینانس را استفاده نمی‌کنیم.

یک مصوبه‌ای شهرداری قم دارد برای حدود ۲۰ میلیون دلار فاینانس، اما متأسفانه هیچ اقدامی روی آن نشده است؛ و بعد می‌آییم دنبال شرکت‌ها و مؤسسات متفرقه می‌گردیم آن هم با سود ۶۰درصد، ۴۰ درصد، و ۳۰درصد. این‌ها واقعا کمر مردم قم را می‌شکند و آینده شهر را دچار مشکل می‌کند؛ به نظر می‌رسد که شبهه اشکال شرعی هم دارد. حالا جایی که شهر مقدس قم هست و پایگاه حوزه علمیه است؛ این اتفاقات شکل می‌گیرد، حالا دیگر وای به حال شهرهایی که از این موقعیت دور‌تر هستند؛ ضمن اینکه قم در حال حاضر با اجرای پروژه حرم – جمکران، بزرگ‌ترین و جذاب‌ترین مرکز مشارکت و سرمایه گذاری ایران است که با وجود این امکان، اساسا، سراغ چنین استقراض‌هایی رفتن، خطاست؛ بعلاوه منابع مالی عظیم، در آمدهای حاصل از فروش واحدهای تجاری میدان بزرگ امام خمینی (ره) واقع در میدان آستانه در مجاورت حرم حضرت معصومه (س) کجا مصرف می‌شود؟ واحدهای تجاری میدان بزرگ امام خمینی (ره) ما بین حرم حضرت معصومه (س) و مسجد امام حسن عسگری (ع) را با پول‌های خیلی خوبی می‌فروشند و باید بگویند این پول‌ها کجا و صرف چه اموری می‌شود؟ که حالا برای تهیه بودجه به دنبال کارهای متفرقه رفته‌ایم.

*عملکرد شورای شهر قم خطرناک است

عابدینی‌پور مدعی شد: متأسفانه در شورای شهر قم، اکثرا می‌نشیند و بعد همه آن‌ها هم نگاه‌شان به دهان یکدیگر است، یکدفعه می‌بینی به اتفاق آرا به موضوعی رأی می‌دهند! به این آقایان گفتم چرا به این مصوبه تنزیل از مؤسسه مالی و اعتباری کوثر رأی دادید؟ برای چه رأی دادید؟ همه‌شان می‌گفتند «ما رأی ندادیم، امضا نکردیم، امضا نمی‌کنیم، توجیه نیستیم، بقیه رأی دادند ما هم رأی دادیم، حالا خدا کند فرمانداری جلوی آن را بگیرد!» اصلا من تعجب می‌کنم، از یک روشنفکرشان، از کسی که خودش در شهرداری سمت داشته، مخصوصا هم من به ایشان تلفن زدم، ببینیم چه عکس العملی نشان می‌دهد؟ اگر با اعتماد به نفس رأی داده بود، باید می‌گفت نه آقا! من رأی دادم و حتما هم پای آن ایستادم، ولی دیدم این طور نیست و حتی می‌گوید، حالا عیب نداره، ما نتوانستیم، فرمانداری جلوی آن را می‌گیرد! این‌ها واقعا خطرناک است. اعضای شورای شهر به عنوان امین مردم هستند و باید این امانت را به درستی حفظ کنند؛ من خودم که با این وضعیت احساس شرمندگی می‌کنم.

*با شخص دلبری مشکلی ندارم اما وقتی آینده شهرم را به تاراج می‌گذارند چه کنم؟

وی مدعی شد: به بنده می‌گویند مخالف درجه یک؛ بنده با شخص آقای دلبری، شهردار فعلی قم، کوچک‌ترین مشکل و اصطکاکی ندارم، ولی وقتی که می‌بینیم آینده شهرم را این طور به تاراج گذاشته و یک دفعه یک مصوبه دو فوریتی می‌آورند، یک ساختمان فرسوده کهنه متروکه شده را معوض می‌کنند، برای اینکه تأمین مالی کنند با مثلا ۸هزار متر زمین حرم – جمکران چه باید بگویم؟ آقای شهردار به بهانه تأمین مالی، ۸هزار متر زمین حرم-جمکران را که واقعا بکر است داده و یک ساختمان کهنه و فرسوده را در میدان امام گرفته است؛  جالب است که بعد می‌آیند و می‌گویند تأمین مالی شهرداری! اتفاقا از این تئاتری که صورت گرفت، یک ریالی هم گیر شهرداری نیامده است. تازه شهرداری بدهکار هم شده است؛ این‌ها مصوبات خفت باری است که وقت ۲۱ نفر شورای شهر را این طور می‌گیرد و وقتی هم که به هر کدام از اعضای شورا به صورت تک تک می‌گوییم، هر کدام به نوعی شانه خالی و طفره می‌روند.

شهردار سابق قم مدعی شد: در مورد همین مصوبه تنزیل شهرداری از شرکت کوثر کیش، به آقای روحانی محترم عضو شورای شهر قم که از روحانیون حوزه علمیه هم هستند گفتم چرا در زمانی که این مصوبه مهم که در جلسه شورای شهر مطرح شد، شانه خالی کردی و جلسه را ترک کردی؟ گفت من جای دیگری کار داشتم؛ گفتم هیچ کاری از این مهم‌تر نبود. کار داشتی؟! بعد گفت من سه تا شرط گذاشتم اگر این سه شرط محقق شود، موافقم؛ گفتم با وجود اینکه می‌دانی این سه شرط محقق نمی‌شود اما بازهم رأی می‌دهی یا شانه خالی می‌کنی؛ اگر شما از تک تک آن‌ها هم بپرسی همین گونه جواب می‌دهند.

*تنزیل شهرداری قم از شرکت کوثر کیش واقعا شهرفروشی است

عابدینی‌پور با تأکید بر اینکه اقدام شهرداری قم در تنزیل از شرکت کوثر کیش واقعا شهرفروشی است، مدعی شد: این اقدام شهرداری قم واقعا شهر فروشی است، چون دارند آینده شهرمان را با یک شرایط تنزیل تا ۶۰ درصد زیر قیمت می‌فروشند؛ این شهر فروشی است.

*عملکرد خطرناک دیگر شهرداری قم

عضو فعلی شورای اسلامی شهر قم مدعی شد: متأسفانه یک کار دیگری هم که شهرداری الان دارد انجام می‌دهد که آن هم فوق العاده خطرناک است، این است که آمد یک مصوبه از شورای شهر گرفت که بیاید چک‌هایی که مردم به شهرداری سپردند، این را با تنزیل به بانک‌ها بفروشد؛ یعنی ۳۳درصد زیر قیمت واقعی به بانک‌ها بدهد، بانک‌ها خودشان بروند آن چک‌ها را وصول کنند. شهرداری این مصوبه را گرفت؛ در کنار این مصوبه آمده مثلا به سازمان توسعه و عمران شهری گفته که بابت درآمد سال ۹۳ سازمان مربوطه، ۲۰ درصد در آمد را به شهرداری مرکز بدهید؛ آن مؤسسه و سازمان هم گفته من درآمدی نداشتیم و هنوز درآمدی کسب نکرده‌ایم که چیزی بدهیم؛ دوباره شهرداری گفته که حال که پول ندارید، چک بدهید؛ آن چک را هم گرفته و بعد برده به بانک‌ها با ۳۳درصدزیر قیمت فروخته است! شهرداری قم ۱۸ میلیارد تومان چک را گرفته و ۱۱ میلیارد تومان به بانک‌هایی که خواسته فروخته است؛ این کار دقیقا مثل این می‌ماند که من به پسرم بگویم، پول داری؟ بگوید نه و بعد من بگویم پسرم چک بده؛ و من چک بدون وجه، را ببرم و نصف قیمت به بانک‌ها بفروشم و پولی بگیرم. این کار‌ها همه‌اش هم اشکال شرعی دارد، هم آینده فروختن شهر است؛ آینده فروختن اعتبار سازمان هاست؛ آینده فروختن اعتبار شهرداری است؛ من نمی‌دانم، آقای دلبری عزیز از این همه کار بانکی که کرده، فقط این چیز‌ها را یاد گرفته است؟

وی مدعی شد: چرا نباید سراغ سایر منابعی که در بودجه کشور برای شهرمان پیش بینی شده برویم و بعد می‌اییم این کار‌ها را می‌کنیم؟ این کار‌ها به نظرم بسیار خفت بار است. اینکه به سازمانی که هیچ چیز ندارد بگوییم ۱۸میلیارد تومان چک بده و بعد برداریم آن چک ۱۸ میلیارد تومانی را ۱۱ میلیارد تومان بفروشیم!

*چرا برای گرفتن وام به سراغ بانک‌های معتبر نرفتند؟

عابدینی‌پور با بیان اینکه من نمی‌دانم چرا شهرداری قم به جای آنکه برای گرفتن وام مورد نظر به بانک معتبری مراجعه نکرده و به جای آن به مؤسسه‌ای ناشناخته روی آورده، مدعی شد: اتفاقا در جلسه شورای شهر از آقای دلبری همین سؤال را کردم، که شما این شرکتی که آورده‌اید ناشناخته است؛ اصلا سابقه‌ای ندارد؛ با کدام شهر‌ها کار کرده؟ ما ۱۱۰۰ شهر در این کشور داریم؛ یک شهر دیگر غیر از قم را بگویید؛ ایشان اهواز را گفت که باید گفت اهواز وضعیتش از قم به مراتب بد‌تر است؛ تازه من از اهواز هم سؤال کردم گفتند همچین اتفاقی در شهر ما نیافتاده است؛ اینکه چرا آقای شهردار می‌روند سراغ شرکت کوثر کیش، برای ما هم اما و اگر است؛ چرا می‌روند سراغ مؤسسات ناشناخته، برای ما هم سؤال بزرگی است.

*فروش اوراق مشارکت را‌‌ رها کرده‌اند به سراغ تنزیل می‌روند

وی مدعی شد: ما از آقای دلبری بار‌ها سؤال کردیم که چرا دنبال اوراق مشارکت ۵۰درصدی نمی‌روید؟ که مثلا ۵۰۰ میلیارد تومان اوراق مشارکت بفروشید و ۵ سال دیگر ۲۵۰ میلیارد تومان پس بدهید؟ دیگر چه معامله‌ای از این بهتر؟ ما برویم پول اوراق را از دست مردم بگیریم و جمع کنیم، ۵۰درصد آن را دولت در آینده بپردازد و ما فقط ۵۰درصد آن را ۵سال بعد پس بدهیم. این کار را نمی‌کنیم، از آن طرف می‌روند ۶۰درصد تنزیل می‌گیرند. این‌ها اصلا اختلاف فاحش است.

عضو شورای اسلامی شهر قم مدعی شد: به آقای شهردار می‌گوییم چرا اوراق مشارکت نمی‌فروشید؟ می‌گوید پروسه اوراق سخت است و مردم نمی‌خرند و...؛ این ادعا در حالی است که همین یک الی دوماه پیش، شهرداری مشهد برای خط ۲ مترو خود ۱۵۰میلیارد تومان اوراق مشارکت فروخت. ما خودمان در دوره شهرداری ۲بار اوراق مشارکت فروختیم. برای طرح حرم - جمکران و برای طرح عمار یاسر و هر دو فروش رفت.

عابدینی‌پور با بیان اینکه متأسفانه باید گفت که در موارد اخیر گفته شده از جمله تنزیل از شرکت کوثر کیش و فروش چک‌ها، شهرداری قم اصلا دنبال کارهای قانونی نرفته است، مدعی شد: در خصوص اینکه چرا شهرداری به سراغ تنزیل از شرکت کوثر کیش رفته و نه به سراغ فروش اوراق مشارکت، باید گفت خوشبینانه‌اش این است که آقایان دنبال ساده‌ترین و آسان‌ترین راه می‌گردند، نه دنبال نازل‌ترین و بهترین راه حل؛ حالا اگر مسائل دیگری پشت این قضیه باشد، الله اعلم.

وی افزود: بانک‌های بخش خصوصی، مراودات خصوصی خاصی دارند، که دستگاه‌های دولتی و بانک‌های دولتی این مراودات را نمی‌توانند داشته باشند؛ من تعجب می‌کنم از شورای اصولگرا که می‌آید به تنزل تا ۶۰درصد، ۴۵درصد و ۳۵درصد تن می‌دهد و از آن طرف هیچ سؤالی هم نمی‌کند که چرا شهرداری نمی‌رود اوراق مشارکت ۵۰درصدی را بگیرید؟ ما اکنون می‌توانیم برای شهر قم، ۲هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت بگیریم و ۵ سال بعد نصف آن را پس دهیم؛ چه کسی از این معامله بدش می‌آید؟ این را‌‌ رها می‌کنیم و بعد می‌رویم سراغ مؤسسات متفرقه که هیچ نام و نشانی هم در سطح کشور ندارند، ناشناخته هم هستند و اما و اگر‌های زیادی هم پشت سرش هست.

تهیه و تنظیم: صادق چهرقانی