- Project name
- Bobigny Complex School
- Location
- Bobigny, France
- Program
- Pre-school, primary school, library, sports and recreation center
- Area
- Site Area: 3,700 m2 • Surface Area: 5,000 m2
- Year
- Completion: September 2012
- More details
- Project Cost: 9 M €
- Project by
- Mikou Design Studio
همراهی مسئولان و معماران ایرانی و عرب برای مصادره فرهنگ و معماری ایران
کشور چندهزار ساله ایران با ملتی که خود نخستین بنیان گذاران تمدن بشری بودند به چه خفتی دچار شده است که باید کل سابقه خود را وانهد و منتظر بماند که چند مقلد بی دانش تازه به دوران رسیده که قدرت درک داشته های عیان این سرزمین را ندارند برایش هویت و فرهنگ تعریف کنند!
اختصاصی معماری نیوز: بیش از سه دهه است که با وجود اختصاص بودجه های کلان برای اصلاح مفاد درسی دانشکده های معماری و انجام تحقیق و مطالعه و ایجاد مراکز و قطب های پژوهشی برای تعریف معماری ایرانی – اسلامی کمترین دست آوردی عاید نشده است.
نگاهی به مطالعات و نوشتارهای استادانی که سالهاست ادعای پژوهش در زمینه معماری اسلامی را دارند نشان می دهد که به دلیل عدم تبعیت از روش های علمی مطالعاتی و تحقیقاتی ، عدم گردآوری صحيح اطلاعات ؛ عدم همکاری پژوهشگران معماری با سایر محققان در زمینه های جامعه شناسی ، مطالعات فرهنگی ، باستان شناسی ، روان شناسی ، عرفان و فلسفه و بسنده کردن به مطالعات تاریخ گذشته کتابخانه ای و حتی داده های بی ارزش دانشجویی بیشتر چیزی شبیه مداحی و روضه خوانی در خصوص معماری اسلامی تحویل داده است که به هیچ کار معماری امروز ما نمی آید چون سراسر یا مدح و ثنای غیر علمی و احساساتی است یا سوز و گداز در سوگ از دست رفتن آن معماری ها و کمترین راهنما یا چهارچوبی برای استفاده از آن معماری های عظیم الشان ارائه نمی دهد !
شاهد ناکارآمد بودن این مطالعات چندین ساله همان بس که خود معمارانی که در این خصوص تحقیق کرده اند به جز کپی برداری و تکرار همان معماری های سنتی و ناهماهنگ با زندگی امروز حتی یک خط که معرف معماری اسلامی درخور زمانه کشور ما باشد نمی توانند بکشند !
نمونه ای از بازتاب بی اطلاعی و ناآگاهی مدعیان احیای معماری بومی و اسلامی کشور را می توان در داوری مسابقه ای که اخیراً برای فاز دوم برج میلاد برگزار شد مشاهده کرد که چگونه آنهایی که سالهاست به خرج مردم این کشور پست و منصب و دستمزد بالا برای احیای معماری اسلامی گرفته اند به طرحی از اقمار شرکت انگلیسی زاها حدید رای دادند که به رغم هزینه سرسام آور اجرا چیزی جز آشفتگی و دهن کجی به معماری بومی و اسلامی نمی تواند باشد !
طرح برنده برای فاز دوم برج میلاد
اینگونه برخوردها و ناکامی ها موجب شده است که نسل جدید معماران ایران با وجود نسخه های بسیار موفق معماری ایرانی که پیش از این فراگیر شده بودند یکسر روی به پیروی از رویکردهای مجله ای غربی و فرم های بی مفهوم آورند و هرقدر مسئولین بلند پایه نظام بیشتر تأکید بر معماری ایرانی – اسلامی کنند آنها بیشتر برای فرار از آن بکوشند !
طرح بنایی اسلامی در همدان / با نگاه به این پروژه آیا تصور می کنید که به قلم یکی از معروفترین مدعیان معماری اسلامی طرح شده باشد یا کاریکاتوریستی که قصد هجو معماری اسلامی را داشته است ؟!
و عجیب تر آنکه مسئولین شهری و وزارتخانه ها و نهادهای نظامی دست اندرکار ساخت و ساز نیز منفعت و رونق اقتصادی خود را در همین معماری های کژو کوژ و غرب زده یافته و آشکارا در اشاعه آن می کوشند !
شهرداری تهران و به تبع آن شهرداری های دیگر شهرها به سرعت در حال نابودی بافت ها و بناهای قدیمی تحت عنوان بافت فرسوده و جایگزین نمودن آنها با پاساژهای شیشه ای و فلزی و برج های بلند تجاری فارغ از کمترین توجهی به بافت و بستر و فرهنگ و اقلیم منطقه هستند. حتی در دست آوردهای شرکت توسعه فضاهای فرهنگی وابسته به شهرداری تهران نیز کمتر رنگ و بویی از فرهنگ ایران دیده می شود و عمده بناهایی که شهردار تهران به آنها افتخار می کند با تقلیدی کاریکاتوروار از آثار و تفکرات غربی طرح شده اند .
مسجد جمیرا در دوبی / حتی بی هویت ترین شهر جهان نیز معماری مسجد را اینگونه بر اساس شاخصه های معماری ایران می پسندد
طرح یک بنای درهمریخته عمومی در میدان هفت تیر تهران
هرقدر مسئولان حکومتی بیشتر بر هویت بخشی شهر تأکید می کنند تعداد آثار بی هویت و فرم های درهمریخته حتی در خصوص معماری های مذهبی بیشتر می شود!
آنچنانکه گویا شهرداری قصد فریب کودکان را دارد کل اقدام آن در جهت معماری اسلامی نقاشی کشیدن بر در و دیوار و اخیرا به طرز مضحکی بافت آجر کشیدن بر جداره های سیمانی است !
بیش از سه سال این نگارنده با پیشنهاد احیای هویت در منطقه ۱۲ تهران طرح های بسیاری را برای میدان ها و گذرها و تقاطع ها بر اساس شاخصه های فرهنگ ایرانی – اسلامی ارائه نمود.
با اغلب آنها در حد طرح موافقت شد اما به بهانه عدم تأمین اعتبار هیچکدام اجرا نشد و به جای آنها در جای جای شهر دیده می شود که مجسمه هایی از اسب و بز و طوطی و فرفره و قرقره با هزینه های بسیار سنگین و غیر ضروری اجرا می شود (شهرداری تهران که از فرسایش و نابودی دامنه های البرز چشم پوشی نکرد دستکم می توانست برای ایجاد صخره های مصنوعی که در جای جای شهر به عنوان تزیین ایجاد می کند از همان صخره ها استفاده کند و هزینه مجدد چند میلیاردی به گرده شهروندان تهرانی تحمیل نکند ) که در کنار معماری های درهم ریخته و بی اصل و نسب کم کم شهر را تبدیل به یک سیرک بزرگ می کند !
نمونه ای از طرح های نگارنده به منظور هویت بخشی به منطقه 12 تهران که اجرا نشد
در هر کجای جهان اگر دولت یا شهرداری بخواهد رویکردی را در خصوص شهرسازی و معماری پیاده کند بی تردید آن را در سطح ساختمان های عمومی و ملی و دولتی و فرهنگی اجرا می نماید.
جای تعجب است که شهرداری تهران و حتی دولت در خصوص سفارتخانه های ایران و نهادهای نظامی دست اندر کار ساخت و ساز نه تنها کمترین اعتنایی به تبلور فرهنگ و معماری اسلامی در چنین ساختمان هایی ندارند بلکه برعکس از طرح های هرچه عجیب تر و نامتعارف تر استقبال می کنند (برای نمونه مراجعه کنید به طرح های عظیم و متعدد در دست اجرا در منطقه ۲۲ شهرداری تهران ) و آنگاه با تجاوز به حقوق شهروندی درصددند شهروندان را ملزم به رعایت پیاده سازی فرم هایی قالبی در نمای مسکونی کنند یا به نام اسلامی سازی مانع از طرح آشپزخانه باز یا نورگیرهای استاندارد در طرح های شخصی مسکونی شوند !!!
بسیاری از معماران نیز با استقبال از رویکردهای اخیر شهرداری تهران همگام با مسئولین در حال از ریشه برکندن هویت و بافت شهر تهران هستند.
در کناره بزرگراه ها و خیابان هایی چون ولیعصر شاهدیم بعد از آن همه اعتراضات به قطع درختان به راحتی پیمانکاران مشغول قطع درختان و برپایی برج های تجاری عظیمی هستند که به راستی دلیل وجودی آنها در این اقتصاد ناکارآمد و تحریم شده ایران و بدون توجه به معضل ترافیکی و آلودگی دهشتناکی که پدید می آورند معلوم نیست.
ساختمان های تجاری عظیمی که فرای طرح تفصیلی برای جلب توجه هرچه بیشتر در نامتعارف بودن و درهمریختگی شکلی از یکدیگر سبقت می گیرند .
با اینگونه ساخت و سازها موجی از اغتشاش و دیلمی برای از ریشه کندن هویت شهرهای ایران در راه است که هم اکنون آثار آن را در شهرهای دیگری چون تبریز ، کرمان ، مشهد و شیراز نیز شاهدیم.
شاید عوام با دیدن چند ساختمان عجیب و غیرمنتظره فریب ادعای توسعه و پیشرفت را بخورند تا پول های خود را به جیب شهرداری ها و شرکای نوکیسه حقیقی و حقوقی آن ها سرازیر کنند، اما چگونه ممکن است فرهیختگان جامعه در برابر چنین نمایشی سکوت کنند و ساده لوحانه در دفاع از آن لزوم پیشرفت و هماهنگی با دست آوردهای نوین جهانی را بهانه کنند ؟
معمارانی که خود را به آب و آتش می زنند تا ساختمان ها و برج های کج و نامتعارف را با هزینه های سنگین به مردم تحمیل کنند ادعا می کنند که این کار را در تبعیت از کشورهای جهان اول انجام می دهند و برافراشتن چنین بناهایی خود نماد پیشرفت کشور است.
چنین معمارانی یا مزورانه برای حفظ منافع خود اقدام می کنند یا به راستی چیزی جز پروژه های بسیار خاص و معدود که در مجلات معماری و سایت های اینترنتی درج می شود از غرب نمی دانند و با یک آمد و رفت به سرزمین تازه تاسیس دوبی فکر کرده اند که همه جهان اینچنین تبدیل به کارگاه ساختمانی برای زیر و رو کردن گذشته شده است و ما جا مانده ایم !
اما در حقیقت به هیچ عنوان چنین نیست. متراژ مجوزهای ساخت و ساز در تهران در یک سال به تنهایی با مجوزهای صادرشده در کل کشورهای اروپایی برابری می کند!
قوانین شهرداری در کشورهایی که آنها را جهان اول می دانیم دارای ساختاری محکم و طولانی مدت است نه آنکه چون شهرداری تهران تابع امیال شخصی شهردار باشد یا پیرو بخش نامه های منفعت طلبانه شهردارهای نواحی هر سال و در هر ناحیه متغیر شود.
شهرداری های کشورهای پیشرفته هرگز اجازه نمی دهند با ساخت و سازهای جدید کمترین خدشه ای به هویت شهر ، میراث فرهنگی و بافت و خط آسمان آن وارد شود.
در تمام کشورهای پیشرفته حتی ایالات متحده نوظهور حفظ و تداوم میراث فرهنگی و الگوبرداری از سنت و معماری های گذشته در اولویت قرار دارد به طوریکه اغلب ساختمان های دولتی ، مذهبی ، فرهنگی و حتی خانه های متمولین و سیاستمداران و هنرمندان به سبک های نئوکلاسیک اجرا می شود .
اگر هم ساختمان هایی با آخرین تکنولوژی و در سبک های نوین و صنعتی برپا شوند هیچ جای ملامت نیست چون به راستی آنها محصول تفکر و فن آوری همان کشور و در ادامه منطقی رشد و تغییر فرهنگی همان سرزمین هستند.
اما به راستی در کشوری مانند ایران که مردمش روز به روز فقیر تر می شوند، تکنولوژی بتن آن از ۴۰ سال پیش خود هم عقب مانده تر است و نهایت فن آوری ساختمان آن را باید در برج هزاره ای دید که سالهاست اجرای آن به طول کشیده است اینکه یک کشور خارجی بیاید چیزی را با هزینه چند برابر برپا کند نماینده چه پیشرفت و توسعه ای است ؟!
واردات تحمیلی سبک هایی با مبدأ غربی و کپی برداری از تفکرات فلاسفه غربی یا تصاویر اصلاح شده در مجلات به راستی چه افتخاری برای مردم و معماران ایرانی دارد ؟
آیا فروگذاشتن معماری های والا ، پر معنا و انسانی خودی و کپی برداری سطحی و ظاهری از فرم معماری های بیگانه و سپس اجرای آن با فن آوری پست و تاریخ گذشته به هزینه های سرسام آور پیشرفت و توسعه است ؟!
تفاوت جهان اول با جهان سوم در بود یا نبود ساختمان های بزرگ فلزی و شیشه ای نیست بلکه در بنیان تفکر ایشان است : جهان اولی به تولید چه در زمینه اندیشه و چه در زمینه فن آوری می پردازد و عمیقا به داشته ها و تاریخ خود افتخار می کند و با آن زندگی می کند اما جهان سومی اندیشه و مطالعه را تعطیل می کند ؛ فکر می کند مدرن بودن یعنی اصل و نصب خود را دور ریختن ، منتظر می ماند که مستشرقین بیایند و داشته های او را تعریف کنند و محصولات خود را به او بفروشند ، بعد افتخار می کند که آنها را ناشیانه به کار گیرد یا برای وارداتشان هزینه کند و با غرور سوار خودروی غربی شود یا واحدی در ساختمانی کج و معوج یا با نمای رومی داشته باشد که با وجود بی بهرگی از کیفیت مناسب فضایی صرفا متفاوت و نامتعارف است !
در حالیکه تمام کشورهای جهان می کوشند برای نمایش پیشینه و اصالت خود قدیمیترین و اصیل ترین شاخصه معماری خود را به عنوان نماد ملی به جهانیان معرفی کنند ، شهرداری تهران تمام تلاش خود را می کند تا برج آزادی را که به زیبایی تمام نمادی از شاخصه ها و سبک های مختلف معماری ایران است و درسطح جهانی شناخته شده است با یک برج مخابراتی نوظهور که مشابه آن در نیمی از کشورهای جهان یافت می شود به طراحی و اجرای کانادایی ها جایگزین کند !
در حالیکه همسایگان تورک و عرب پنجه های خود را برای تسخیر شاعران و دانشمندان ما تیز کرده اند افتخار ما می شود آنکه نام این همه مشاهیر ایرانی را وانهیم و شرکت انگلیسی اتکینز بیاید برای ما مرکز تجاری ابن بطوطه پارس بسازد !
حتی کشورهای تازه به دوران رسیده و لاییک هم به خود اجازه نمی دهند که در طرح بناهای مذهبی دست اندازی کنند یا نمادهای شناخته شده مسجد را از جای برکنند، اما در اینجا شاهدیم شهرداری به نام مسجدسازی به حریم درجه یک اثر ثبت شده تاتر شهر تجاوز می کند و فریضه نماز را به زمین متعلق به این مجموعه می کشاند و سپس با ایده ای یک شبه از خود مسجد هم هویت زدایی می کند !
مجموع دو بنای تئاتر شهر و مسجد ولیعصر ترکیب عجیبی است که تفکر را برمی انگیزد : اولی متعلق به دورانی که حکومت ادعای مدرنیزه کردن ایران را داشت با کاربری کاملن مدرن دارای معماری کاملن ایرانی – اسلامی است و دومی در زمان مدعیان معماری اسلامی با کاربری کاملن مذهبی حاصل رویکردهای کاملن غربی است !
ادامه مطلب: همراهی مسئولان و معماران ایرانی و عرب برای مصادره فرهنگ و معماری ایرانجایزه معماری پریتزکر ۲۰۱۴ به شیگروبان رسید ؛ تقدیری بر پایه بیست سال خلاقیت و نو آوریهای بی وقفه او
شیگرو بان، معمار ژاپنی، که به خاطر طرح های بسیار مدرن و در عین حال بشردوستانه خود مشهور است، جایزه معماری پریتزکر سال ۲۰۱۴ را از آن خود کرد.
وی با استناد به رویکرد نوآورانه به ساختار مواد و همچنین با تعهد به طراحی دلسوزانه , داوران معمار ژاپنی شیگروبان را به عنوان برنده ۲۰۱۴ جایزه پریتزکر انتخاب کردند.
او به تازگی شهرت خود را برای معماری کم هزینه، با کیفیت بالای طراحی به کسانی که بیشترین نیاز را دارند, مانند پناهندگان و قربانیان بلایای طبیعی به دست آورد.
پریتزکر معتبر ترین جایزه در رشته معماری به حساب می آید. در پنج سال اخیر، این سومین بار است که یک معمار ژاپنی برنده این جایزه صد هزار دلاری می شود.
پاویون ژاپن در اکسپو 2000 هانوفر
مرکز میراث جهانی کوه فیجی
كليساي جامع موقت
خانه ی هلالی
مرکز پومپیدو-متز
پاویون هرمس
کلیسای کاغذی
خانه موقت
مرکز لویی ویتون از فرانک گری ؛ آخرین اثر گری به روایت تصاویر دانیکا کاز
معمار عکاس، دانیکا او کاز، تصاویری از پروژه ی تازه به اتمام رسیده ی بنیاد لویی ویتون از فرانک گری را به اشتراک گذاشته است. این طرح که توسط منتقد لس آنجلس تایمز، کریستوفر هاتورن، " پیروزی اواخر حرفه " نام گرفته است؛ ساختار شیشه ای خاصی ست که در لبه ی باغ آب پاریسی در جاردین داکلیماتاسیون قرار گرفته است.
فایده مندی، منطق و هیجانات منطقی ... اولین گمشده این معماری است.