همکاران محترم رشته ساختمان ، در این پست از شما دعوت میکنیم فایلهای پیوست شده در زمینه رشته ساختمان را ملاحظه بفرمایید . درصورت تمایل در زمینه منابع ارائه شده در سایت ،نظرات وسوالات خودرا در گروه تلگرامی «معماری وساختمان » مطرح بفرمایید .
همکاران گرامی در ادامه روند مطالعات مفاد درسی رشته معماری داخلی فایل برنامه جدول برنامه و یکی ازکتب پایه دهم ارائه میگردد.
با توجه به راه اندازی رشته معماری داخلی در سال اینده ، ضمن دعوت از گرامیان جهت مطالعه کتابها ،در صورت ابهام یا انتقاد به مطالب محتوایی ، موضوع را با همکاران خود در گروههای آموزشی در میان گذارید .
مطالب مطرح شده با ارتباط با دفتر تالیف کتب درسی پیگیری خواهد شد ونتیجه به سمع ونظر عزیزان خواهد رسید.
با توجه به تصمیم گیری شاخه فنی وحرفه ای نسبت به حذف رشته «نقشه کشی معماری » وجایگزین شدن رشته «معماری داخلی » ،تصمیم برآن شد تا جهت آمادگی همکاران برای ورود به رشته جدید ،هر هفته مطالب مورد نیاز در این زمینه منتشر گردد .
از همکاران عزیز دعوت میکنیم تا ضمن مطالعه مطالب ارائه شده ،سرگروههای خود را با ارائه پیشنهادات همراهی بفرمایند . در این راستا ، همکاران شما درگروههای آموزشی طی این هفته با شما تماس خواهند گرفت .
فایلی که در ادامه ،پیوست میشود ،مقدمه ایست بر معرفی رشته «معماری داخلی ».
این مرثیه نه برای مرگ این معمار پرآوازه که برای موج مباحثی است که در جامعه تخصصی پس از مرگ وی ایجاد شد و موجب شد مسائل و مشکلات مبتلا به بخشی از بدنه جامعه معماری دوباره خود را به رخ بکشد.
خبر کوتاه بود: زاها حدید، معمارِ زن نام آشنای معاصر در گذشت. طبیعی است موجی رسانه ای پس از مرگ وی به منظور اطلاع رسانی از مرگ او به راه بیافتد و فعالیت های کاری وی به این بهانه مرور شود کما این که در مورد دیگر شخصیت های معروف نیز این امر در دنیای امروز چیز عجیبی نیست. اما آنچه بیش از همه در مباحث میان بخشی از جامعه معماران ایرانی و در فضای مجازی به چشم آمد، عوام زدگی، غرب زدگی، خودباختگی، سطحی نگری و نگاه التقاطی بود که به این مباحث شکل می داد. مطمئناً این مطلب مشمول همه معماران کشور نخواهد شد و این بحث معطوف به جریانی است که معماران زیادی در این کشور دامانشان از آن پاک است و احتمالاً این بحث مشمول شلوغ کاری عده محدودی می شود که بسیار بیش از تعداشان به چشم آمدند.
فارغ از اینکه زاها حدید به لحاظ شخصیت فردی که بود، به چه جریان فکری تعلق داشت، چرا اینگونه معروف شد، چرا رسانه های غربی اینچنین او و کارهایش را پوشش می دادند و تبلیغ کردند، که پاسخ به این سؤالات می تواند خط و ربط های خوبی در ربط با کارهای او بدهد، اکنون بحث بر سر نوع برخورد قسمتی از جامعه معماران کشور به خصوص تعدادی از معماران جوان و دانشجویان معماری پس از مرگ وی است که حکایت از حجم طرفداران وی در ایران و حامیان سبک کاری او داشت. در ادامه از باب تأمل به اجمال به مواردی اشاره می گردد.
الف- ما هنوز هم در حوزه تخصص و حرفه درگیر تعصبات جنسیتی هستیم یادم هست در لابلای شیطنت های سال های اول دانشجویی وقتی بحث این می شد که معماری رشته مردانه ای است، خانم های همکلاسی از زاها حدید به عنوان زن معمار موفق نام می بردند. هر چند آن شیطنتی در دوران کودکی حرفهای ما بود اما ساحت حرفه، از جمله معماری، فارغ از این مباحث است، اظهار تأسف برخی از دختران و خانم های معمار و اقداماتی چون سیاه کردن تصویر پروفالشان تا پوشیدن لباس مشکی و مطالب دال بر دریغ و افسوس به واسطه از دست رفتن اسطوره زن معماری جهان بدون توجه به این که او به لحاظ شخصیت حرفه ای که بود و چه می کرد، جای تأسف داشت. این عکس العمل ها را در موقع فوت اساتید به نام معماری این کشور که منشاء خدمات بوده اند، به نسبت کمتر می بینیم.
ب- معماری برای ما مقوله ای غیر واقعی است بعید می دانم زاها حدید در هیچ کجای دنیا به اندازه ایران، طرفدار داشته باشد. چرا که معماری هنوز برای ما، به نسبت، امری فانتزی، رمانتیک و غیر واقعی است که در فرم و جلوه های بصری خلاصه می شود. دانشجویان ما احتمالاً تعداد کارهای او را بیشتر از تعداد معماران صاحب نام این مملکت می شناسند. چرا که او قواعد بازی با فرم را ظاهراًخوب بلد بود و ما که از رنگ و لعاب معماری بیش از هر چیز دیگر آن خوشمان می آید، کارهای او را دوست داشتیم. به راستی کارهای او به طور نسبی واجد فضاهای معمارانه خوبی هم بودند؟ آیا معماری او مکانی برای زیستن بودن یا تابلویی سه بعدی برای دیدن؟ ایا معماری او، کاربردی ترین هنر یعنی معماری را به عرصه هنر غیر کاربردی و هنرهای نمایشی تنزل نداده بود؟ ولی این ها مهم نیست، ما او را دوست داشتیم، همانگونه که فیلم های هالیوود و بالیوود را هم که غیر واقعی اند، دوست داریم. نکند که ما دنیای مجازی را بیشتر از دنیای واقعی دوست داریم؟
ج- شناخت ما از معماری غرب، هالیوودی است همانگونه که تعدادی از ما تصویری که از غرب داریم، هالیوودی است، تصویری هم که از معماری روز دنیا داریم، ژورنالیستی و حاصل ورق زدن بیش از حد مجلات معماری خارجی و دیدن صفحات اینترنتی کارهای غربی است، کارهایی که کسر کوچکی از معماری غرب را به خود اختصاص می دهند، تازه اگر ساخته شده باشند، که در بسیاری از موارد فقط نقاشی پر رنگ و لعابی هستند که هیچ وقت فرصت ساخته شدن پیدا نمی کنند. کارهای حدید، ستاره های هالیوود معماری غرب بودن و به نظر می رسد ما این سوپراستارها را دوست داریم.
مگر جامعه غربی آرنولد، مرد عنکبوتی، ترمیناتور، سوپرمن، جیمزباند دارد؟ ولی در سینمایش شکل می گیرند، وقتی این شخصیت های تخیلی در معماری ترجمه می شوند یاد کارهای زاها حدید می توان افتاد؛ کارهایی که در صحنه نمایش معماری هالیوودی غرب اجرا می شوند، منتها به چه قیمتی و با چه توجیهی؟ و همانطور که بچه ها ترمیناتور را باور می کنند ذهن های کودکانه حرفه ای برخی از ما هم معماری زاها حدیدیسم را.
د- ما کار متفاوت دوست داریم نه لزوماً کار خوب سال هاست که جریان های مختلف دوره جدید شعار این را سر می دهند که "متفاوت باش" گویا تفاوت به هر قیمتی خوب است هر چند بدنه جامعه غربی امروز اساساً این مسأله برایش حل شده است اما گویا هنوز برای برخی از ما متفاوت بودن، ارزش است. جریان مد و مدگرایی از این پدیده ارتزاق می کند. مد اساساً متفاوت است، روزی تنگ است و روزی گشاد، روزی بلند است و روزی کوتاه، روزی یکرنگ است و روزی هزار رنگ. در معماری امروز ما متفاوت بودن، جای خوب بودن را گرفته است و به همین خاطر است که شهرهای ما اینقدر آشفته اند.
کارهای حدید، موجد مد معماری برای بخشی از جهان که مقلد بود و نه مولد، بودند. او اصلاً طراح مد بود و کفش و کیف و سایر کالاهایی که طراحی کرده، کمتر از کارهای معماریش معروف نیستند. زاها حدید معماری ای داشت که از لندن تا ریاض یک سبک داشت، فارغ از اقلیم، جامعه، تاریخ و همه آنچیزی که اتفاقاً معماری واقعی غرب امروز بر اساس آن شکل می گیرد. او به دنبال طرح یک مد بود و جوامع مدگرای مصرفی، بهترین بازار مصرف معماری او. همانطور که هالیوود بازار مصرف لباس، لوازم ارایش و سبک زندگی ما را هدف قرار می دهد او هم بازار مصرف جامعه معماری ما را. در این سال ها چه تعداد از دانشجویان و معماران را دیدم که تقلا می کردند، مثل او باشند نه مثل خودشان و هدف هم همین بود.
ه- تمسک به غرب، ژست روشنفکری است ما هنوز خودمان را پیدا نکردیم، معماری ما مقلد است نه مولد و این چیز بدی است. همانطور که استفاده از کلمات انگلیسی در صحبت کردن نشانه روشنفکری تلقی می شود، تمسک به معماران غربی و اظهار نظر در مورد زندگی و مرگ آن ها و نقل قول از آن هم ژست روشنفکری محسوب می شود.
علم به جغرافیا متعلق نیست و هر جای دنیا کسی حرف خوبی زده یا کار درستی کرده قابل احترام است اما حجم اظهار نظرها و اظهار وجودها در مورد این بانوی معمار، بیش از حد انتظار بود، مگر چند درصد جامعه اصلاً می توانند از یک معمار که کارهای چالشی دارد، حمایت کنند، دریغ از شنیدن سازهای مخالف. معمارانی که در کوچک ترین موضوعات معمارانه اختلاف نظرهای بزرگ دارند، در تقدیس او و کارهایش گوی سبقت را از هم می ربودند. آنقدر نقل قول های بدیهی و معمولی از وی، که هر روز معلمان معماری در سر کلاس ها تکرار می کنند، در فضای مجازی، رد و بدل شد که انسان شک می کرد که آیا بدیهیات معمارانه فراموش شده است، فقط به واسطه اینکه این جملات متعلق به این بانوی معمار بود. مرثیه سرایی برای زاها حدید ژست روشنفکری روز بود و تمسک به معماری که معماریش نسبتی با معماری ایرانی و حتی معماری اصیل غربی نداشت، برای جامعه ای که باید به خود و داشته هایش افتخار و تکیه کند، زیبنده نیست.
و- التقاط گرایی بیداد می کند همین دوستانی که عکس العملشان، دغدغه نوشتن این متن را فراهم اورده است، وقتی به پای صحبت هایشان مینشینی، اتفاقاً حرف های خوبی هم درباره معماری می زنند، به معماری ایرانی علاقه و حتی تعصب دارند. رابطه معماری و بوم را بدیهی می دانند و پایندی به سنت های سرزمینی را لازمه تکوین و تکامل معماری می دانند.
معماری را کالایی نمیدانند که هر روز برای آن مد جدیدی طراحی شود، در مذمت معماری تکنولوژی زده و حس خوب معماری گذشته صحبت می کنند، از کار با دست حمایت می کنند و از تولیدات ماشینی تبری می جویند. از حجاب و حریم در معماری صحبت می کنند و مقیاس انسانی را در معماری تأیید می کنند. آن وقت من نمی فهمم چگونه هم این حرف ها را می زنند و هم از معماری زاها حدیدیسم که همه این ها را ندارد، حمایت می کنند. زاها حدید قواعد معماری را به مدد نرم افزار های پیچیده ای که برایش طراحی می شد، در هم ریخت و ماکت هایی، بعضاً هم در مقیاس یک یکم ساخت که جذاب بودند، چگونه جامعه ای که معماری را آنچنان تفسیر می کند، اینچنین مسحور این معماری می شود؟ نام این را جز "التقاط" چه می توان گذاشت که دو گونه معماری نه تنها متفاوت بلکه متناقض، را تأیید می کند.
فارغ از سلایق و سبک های معمارانه در چارچوب منطق معماری، که همواره بحث و جدل در باب آن در حوزه معماری بوده و خواهد بود و کاملا طبیعی و لازمه رشد معماری است، موج ایجاد شده در حمایت از این بانوی معمار ساختار شکن که اصول و منطق معماری را در کارهایش به سخره می گرفت و حتی فارغ از آن حداقل ارتباطی به معماری ما خیلی پیدا نمی کرد، آنچنان غیر قابل انتظار بود که بهانه ای شد برخی از مسائل مبتلا به معماری را که در سال های اخیر در فضای حرفه ای و دانشگاهی با آن کم و بیش دست و پنجه نرم می کنم، نگاشته شود.
مطمئناً زاها حدید و کارهای او فراموش میشوند همانطور که خیلی دیگر از سوپراستارهای غربی فراموش شدند و جای نگرانی نیست اما تفکری که این پسند را در کشور دارد، باید اصلاح شود و به خود بیاید که این سطح از التقاط گرایی و خودباختگی معمارانه جای نگرانی دارد. باید همه همت کنند تا معماری که رسانه فرهنگی و تمدنی جامعه است، کمر راست گیرد. مطمئنا معماران فرهیخته و با اصالت زیادی در این کشور وجود دارند که می توانند کمک کنند، جلو اینگونه جوزدگی ها را بگیرند و نگذارند درخت کهنسال معماری ایرانی بخشکد.
تاسیسات: این روزها شهر تهران با مساله آلودگی بیش از حد هوا دست و پنجه نرم می کند. آلودگی ای که بی شک حاصل زندگی ماشینی امروزی و تمدن های مدرن است. آلودگی هوا اگر یکی از حادترین مسائل ناشی از تمدن ماشینی نباشد بدون شک از بغرنج ترین آن ها است چرا که هوا در همه جا گسترده است و نیاز اولیه ما برای زنده ماندن است. به همین دلیل در چیدانه تصمیم گرفتیم تا دستگاه های تصفیه هوا را که این روزها بدجوری به کارمان می آید را به شما معرفی و شما را با آن ها آشنا کنیم.
دستگاه تصفیه هوا چیست؟
دستگاههای تصفیه هوا، آلودگی هوا را از بین میبرند، عموم مردم به اشتباه، چنین برداشتی از دستگاههای تصفیه هوا دارند و بعضاً افراد سودجو نیز برای فروش بیشتر اجناس خود، به آن دامن میزنند. درواقع، هیچ دستگاه تصفیه هوایی توان از بین بردن «آلودگی هوا» به معنای عام آن و جایگزینی اکسیژن خالص را ندارد.
این دستگاهها همانطور که از نام آنها مشخص است، تنها میتوانند هوا را در یک فضای بسته مانند اتاق، پالایش کنند تا هوای محیط از مواد حساسیتزا، برخی میکروبها، گرد و غبار، پرز فرش، مبل و موی حیوانات پاکیزه شود. دستگاههای تصفیه هوا، کارایی و بازده متفاوتی دارند که از ۳۰ تا ۹۹.۹۹ درصد تفاوت میکند.
البته باید به این نکته اشاره کنیم که دستگاه هایی که تولید اکسیژن می کنند هوا ساز نام داشته و طرز کار آن ها با دستگاه های تصفیه هوا متفاوت است.
دسته بندی انواع دستگاه های تصفیه هوا
دستگاه های تصفیه هوا بر اساس انواع فیلتر ها و متراژ تصفیه دسته بندی می کنند. فیلترهای گوناگون دستگاههای تصفیه، وظیفه اصلی را در تصفیه هوا به عهده دارند. نحوه کار این دستگاهها به این شکل است که هوا به داخل محفظه کشیده میشود و سپس با عبور از لایههای مختلفی از فیلترها نظیر فیلتر گرد و غبار، فیلتر ریزگردهای میکروسکوپی و هوابرد، فیلتر مواد آلرژیزا و موی حیوانات، فیلتر کربن اکتیوشده (برای گرفتن بوهای مختلف ازجمله سیگار) و … دوباره به فضای اتاق دمیده میشود. اما باید توجه داشت که فیلترها از نوعی نباشند که گاز ازن (که محرک دستگاه تنفسی و ریههاست) و یون منفی تولید کنند.
پیش فیلتر ها
پیش فیلتر دستگاه تصفیه هوا قابل شستشو بوده و در صورت وجود در دستگاه تصفیه هوا ، ذرات ریز و درشت تر نظیر پرز ، موی حیوانات ، ذرات معلق و ذرات آلرژی زا را جذب می نماید.
فیلتر هپا در دستگاه تصفیه هوا
فیلتر هپا در دستگاه تصفیه هوا از مواد خام پروپیلن جدید و الیاف شیشه ایستا با محصول تقطیر تئین ساخته شده است. این فیلتر دردستگاه تصفیه هوا قابلیت جذب ویروس ، باکتری ، میکروب و ذرات ریزتر از ۰.۱ میکرون با کارایی تصفیه بیش از ۹۹.۹% ، معروفترین فیلتر در کابردهای بیمارستانی ، اتاق عمل و اتاق های تمیز به حساب می آید. فیلتر هپا قابل شستشو بوده و عمر آن بالای ۲ سال است.
فیلتر پلاسمای الکترو استاتیک در دستگاه تصفیه هوا
فیلتر پلاسمای الکترو استاتیک در دستگاه تصفیه هوا دارای فیلتر آلومینیومی لانه زنبوری است. فیلتر پلاسمای الکترو استاتیک دردستگاه تصفیه هوا با خاصیت بار الکتریکی ( الکتریسته ساکن ) جاذب ذرات باردار معلق در هوا توسط صفحات الکترو استاتیک می باشد. این فیلتر با افزودن ویژگی قابلیت شستشو سبب افزایش عمر فیلتر هپا می شود.
به طور کلی اگر قصد خرید دستگاه های تصفیه هوا را دارید اول از همه باید به متراژ مکانی که می خواهید این دستگاه ها را نصب کنید توجه کنید، قیمت دستگاه های خانگی به نسبت دستگاه های مورد صرف در ساختمان های صنعتی کمتر است. بعد از متراژ نوبت فیلتر ها است. هرچه تعداد فیلتر ها کمتر باشد قیمت دستگاه هم پایین تر می آید اما خب به طبع کارآیی دستگاه نیز به همان مقدار پایین می آید.
به غیر از دسته بندی های گفته شده دستگاه های تصفیه هوای دیگری برای مکان ها خاص به طور مثال بیمارستان ها وجود دارند. در حوزه پزشکی، یون منفی به عنوان ویتامین هوا ستوده شده است. اگر که در محیطی با یون منفی بالا زندگی کنیم آنگاه این یون منفی می تواند ایمنی متابولیسم بدن انسان را بهبود ببخشد. مولد یون منفی در دستگاه تصفیه هوا چندین میلیون یون در هر ثانیه تولید می کند (که میزان آن در دستگاه های مختلف، متفاوت است) تا یک گروه یونی را تشکیل دهد. با تولید یون منفی در فضای اتاق ضمن از بین بردن باکتریها و ذرات معلق ، احساس طراوت و شادابی را ایجاد می نماید. به همین دلیل در برخی از این دستگاه های تصفیه هوا مولد یون منفی کار گذاشته می شود.